حاج علی گروسی در سال ۱۳۴۱ ه . ش در شهر مرد آباد از توابع شهرستان کرج دیده به جهان گشود، دوران تحصیلات از ابتدائی تا دبیرستان را با موفقیت در همان منطقه مردآباد به پایان رساند.
حاج علی در دوران جوانی علاقه وافری به ورزش کشتی داشت با تمرینات زیاد کشتی موفق به اخذ چندین مدال قهرمانی در شهرستان کرج شد و به لحاظ رعایت اخلاق و اصول اعتقادی خود در ورزش به کسوت پهلوانی ملقب شد و با تلاش و کوشش بی شائبه خود اقدام به تشکیل باشگاه ورزشی در مردآباد نمود.

  • با شروع انقلاب اسلامی حاج علی گروسی نیز وارد عرصه مبارزه با رژیم ستم شاهی و با حضور شبانه روزی و فعال خود در مبارزات و پخش اعلامیه های حضرت امام (ره) و همچنین حضور در تظاهرات مردمی نقش بسزائی در هدایت جوانان در پیروزی انقلاب اسلامی داشت. بعد از پیروزی انقلاب اسلامی با تشکیل بسیج ماهدشت توسط سپاه پاسداران ایشان از بنیان گذاران بسیج حوزه ۹ ماهدشت بود. با شروع جنگ تحمیلی همراه با سایر رزمندگان کرج عازم جبهه های حق علیه باطل شد و با اولین برخورد با آقا مهدی شرع پسند، شیفته او می شود و در سال ۶۱ در عملیات فتح المبین و سپس عملیات بیت المقدس (آزادسازی خرمشهر) در گردان آقا مهدی شرع پسند در تیپ المهدی (عج) علیه ارتش صدام در خرمشهر حماسه می آفریدند و نقش بسزائی در بستن عقبه دشمن و آزادسازی خرمشهر داشتند. حاج علی در عملیات رمضان حماسه دیگر خلق می کند که به روایتی به تنهائی به شکار یک گردان تانک دشمن می رود و تعداد زیادی از تانک های دشمن که در حال پاتک کردن بودند را منهدم می کند.
  • حاج علی در منطقه سومار در عملیات مسلم ابن عقیل به همراه آقا مهدی در لشکر ۲۷ محمد رسول ا…(ص) شرکت می کند و سپس در عملیات والفجر مقدماتی (درفکه) به عنوان فرمانده گردان حبیب ابن مظاهر از تیپ سلمان فارسی ل۲۷ شرکت فعال داشته و در این عملیات از ناحیه پا مجروح و جانباز (قطع پا) می شود. بعد از پایان نقاهت مجدداً در بسیج ماهدشت به عنوان مسئول حوزه ۹ مشغول به کار می شود و بعد از مدتی هم با حفظ سمت مسئول ستاد برگزاری نماز جمعه ماهدشت به کار فرهنگی می پردازد و همچنین عضو هیئت هفت نفره واگذاری زمین منطقه ماهدشت می شود و در این امر هم خدمات شایانی به مردم محروم منطقه ارائه می دهد. ایشان در سال ۶۴ مجدداً به جبهه اعزام می شود و در گردان حضرت علی اکبر (س) لشکر ده سیدالشهداء (ع) به عنوان جانشین گردان مشغول به کار می شود و در عملیات والفجر ۸ در جزیره ام الرصاص شرکت فعال داشته و بعد از اینکه لشکر برای کمک به یگان های دیگر و حفظ منطقه فاو به فاو منتقل می شود ایشان هم به عنوان مسئول محور لشکر در کنار دریاچه نمک حضور پیدا می کند و در نهایت در یک اقدام آتش پرحجم دشمن در خط مقدم در تاریخ ۱۷/۱/۶۵ به درجه رفیع شهادت نائل می گردد. روحش شاد و راهش پر رهرو باد.

ای امام زمان تو شاهد باش و ببین ، وای تاریخ این ایثارگریهای خالصانه را در تاریخ ثبت کن و بدان و بازگو کن که اینها]رزمندگان[ امروز برای خاک و قدرت و ریاست نمی جنگند بلکه امروز به اسلام عزیز توسط دشمنان تجاوز شده وهدف و مقصود اینها تنها رضای خدا می باشد و تنها گناه ما این است حرف حق می گوییم و از اسلام حمایت و دفاع می کنیم. این مطلب را دشمنان اسلام و قرآن باید بدانند که دیگر به هیچ عنوان زیر بار ذلت نمی رویم و با ستمکاران تا آخرین قطره خون می جنگیم و سازش با دشمنان اسلام به فرموده رهبر عزیزمان امام امت معنی ندارد و باید که راه شهیدان را ادامه داد و جز برای رسیدن به پیروزی نهایی راه دیگری نداریم چون این درسی است که امام حسین(ع) سرور آزادگان به ما آموخت او زیر بار ذلت نرفت ، ما نیز چون پیرو او هستیم ذلت را نمی پذیریم و ما امروز همان شعاری را که امام حسین(ع) فرمود می دهیم : (فانی لا اری الموت الا سعاده والحیاه مع الظالمین الا برما)، (بدرستیکه من مرگ را جز سعادت و زندگی با ستمکاران را جز ذلت نمی بینم).
مطلبی را می خواهم عرض کنم که باید در این زمینه بسیار تفکر و اندیشه کرد و آن درباره رهبر عزیزمان حضرت امام خمینی می باشد که افسوس هیچ یک از ما او را نشناختیم و رازها در او نهفته که ما قدرت درک آن را نداریم و همه ما باید در او ذوب شویم چرا که او در اسلام ذوب شده است و باید خدا را شکر کنیم که بر ما منت نهاد و برای ملت محروم و ستمدیده جهت نجات از گمراهی رهبری چون امام خمینی فرستاد تا ما را بسوی حق و نجات دیگر مسلمین جهان رهبری نماید ، باشد که با رهبری این امام بزرگ پرچم اسلام در سرتاسر جهان بر افراشته شود و زمینه را جهت ظهور حضرت ولیعصر (عج) آماده نمائیم.
ملت عزیز و شهید پرور ایران تا آخرین نفس از رهبر عزیز پشتیبانی کنید و سعی کنید عظمت او را دریابید و در همه صحنه ها حظور فعال داشته باشید و گوش به فرمان رهبر عزیز که هرچه فرمودند با جان و دل پذیرفته و به آن جامه عمل بپوشانید ، پشتیبانی کامل از ولایت فقیه و روحانیت در خط امام نموده و وحدت خود را حفظ کنید و در پشت جبهه به تمام مسائل بطور آگاهانه و با هوشیاری کامل شناخت کافی داشته و با آن برخورد نمائید و نسبت به مسائل اسلام و انقلاب و دین و قرآن و اجتماع خود بی تفاوت نباشید و در همه صحنه ها باید امروز حضور فعال داشته باشید چرا که هرچقدر از عمر انقلاب می گذرد نیاز بیشتر به ایثارگری و فداکاری دارد و هر کسی خواست بین مسلمین و مومنین جدایی بیندازد و مانع رشد اسلام و انقلاب گردد آن را با کمال قدرت سرکوب نمایید و فرصت به این اجنبی ها ندهید و با دشمنان درونی خود نیز به جنگ برخیزید و با خواسته های نفسانی خود مبارزه کنید و دلبستگی به دنیا و زندگی را از وجود خود دور سازید و جبهه ها را خالی نگذارید همانطور که تا کنون عاشقانه و به طور فعال در صحنه حضور داشتید ، باز هم به این عمل مقدستان ادامه دهید و اسلام عزیز را یاری نمائید نکند خدای ناکرده در رختخواب ذلت بمیرید چون امام حسین(ع) در میدان نبرد شهید شد، ای جوانان عزیز آگاه و هشیار باشید مبادا در غفلت بمیرید چون امام علی (ع) در محراب شهادت شهید شد پشتیبان نیروهای رزمی باشید که امروز در خط مقدم جبهه برای یاری اسلام شبانه روز در تلاشند ، قشر جوان این مملکت باید سعی کنند آگاهی خود را نسبت به مسائل اسلام هر چه بیشتر نموده و دیگران را نیز به آن آگاه سازند.
در این زمینه دولت جمهوری اسلامی هم باید سرمایه گذاری نماید مخصوصا” دانشگاه ها و مدارس فرهنگ این جامعه اسلامی را هرچه بیشتر به بالا برد چرا که ملتی که آگاه باشد و فرهنگ اسلامی او از هر جهت پربار و غنی باشد آن ملت و آن کشور زیربار ذلت و استعمار و استثمار نمی رود ، ای مادران عزیز و ای زینبیان زمان سلام علیکم : سفارشی به شما دارم مبادا از رفتن فرزندانتان و همسرانتان به جبهه و یاری اسلام و امام جلوگیری کنید که فردای قیامت در محضر خدا و رسول الله چگونه جواب زینب را خواهید داد که تحمل مصیبت ها و سختیها و ۷۲ شهید را نمود و شما نیز همچون زنان صدر اسلام به حدی که اسلام عزیز اجازه می دهد تلاش کنید و هم پای فرزندان و همسرانتان اسلام و قرآن را یاری کنید.
و اما برادران عزیز سپاهی و بسیجی سعی کنید عملتان تنها و تنها برای رضای خدا باشد و فقط خدا را در نظر بگیرید و هر روز که می گذرد سعی کنید قدمی موثر در راه اسلام عزیز بیشتر بردارید و راه شهدای عزیز را که با شما ها بودند ادامه دهید و یاد آنها را زنده نگه دارید و جبهه ها را خالی نگذارید ، باید مشکلات را تحمل کرد چرا که رسیدن به یک هدف مقدس ،مشکلات و سختی دارد به خانواده شهدا سرکشی نمائید به هر شکلی دعاها را فراموش نکنید آنچه که ما داریم از همین دعاها داریم باید با برپایی مجالس متعدد نگذارید نام شهدا فراموش شود ، در بسیج و سپاه حضور فعال داشته باشید و قداست بسیج را حفظ کنید و اگر احیانا” خدای ناکرده افرادی هستند که می خواهند بسیج و یا سپاه و یا دیگر نهادهای انقلاب را لکه دار سازند از خود دور سازید و به هیچ وجه فرصت جای پا پیدا کردن در این نهادهای مقدس را ندهید و بدانید که افراد فرصت طلب و سود جو در کمین هستند و ما نیز فرصت طولانی در پیش داریم ، امیدواریم انشاالله آنهایی هم که متوجه نیستند و یا ناخود آگاه به اسلام عزیز و به خون شهدا لطمه ای می زنند آنها هم متوجه شده و خداوند انشاالله همه ما را به راه صراط مستقیم هدایت کند و لحظه ای ما را به حال خود وا نگذارد. خدا می داند که این لحظه ها که چندین ساعت به عملیات باقی نمانده بهترین لحظات زندگی من در عمرم می باشد ،خدا می داند که چقدر خوشحالم ، راستی چه لحظه های شیرینی است . انگیزه من از آمدن به جبهه سه چیز است : ۱-عشق به الله ۲-عشق به اسلام و امام عزیز ۳- عشق به شهادت فی سبیل الله.
و من با امام عزیز پیمان بستم که به او وفادار بمانم زیرا که او به اسلام وفادار است و اگر مرا هزاران بار بکشند و دوباره زنده ام کنند دست از او ((امام خمینی)) بر نخواهم داشت و شهادت را برای خود سعادت می دانم و با آغوش باز به استقبال او میروم. خداوندا همانطور که پیشوای مسلمین (ع) در جنگها عبادات خود را تکرار می کرد ما هم آن را می گوئیم : (واحیی یا رب سعیدا و توفنی شهیدا)
(پروردگارا زندگانی مرا سعید و مردنم را شهید بدار)
مادر و برادران و خواهران عزیز سلام علیکم
مادر جان می دانم که چقدر زجر کشیده ای تا مرا به این سن و سال رسانده ای. نمی توانم تک تک آن را روی کاغذ بیاورم امیدوارم که مرا ببخشید مادر جان درست است که یک دلبند دیگرت در چنگ صدامیان اسیر است اما تو این را بدان که همه ما از آن خدائیم و به سوی او خواهیم رفت و همه ما امانتی بیشتر نیستیم ، روزی خداوند این امانت را به شما داد و هر روزی که بخواهد آن را خواهد گرفت . امیدوارم که خداوند به شما صبر و اجر جزیل عنایت بفرماید و هیچ ناراحتی و نگرانی به خود راه مده و مثل کوه استوار باش، سلام مرا به برادرم ابراهیم علی که به امید خدا با دست پر توان رزمندگان اسلام و با کمک خداوند متعال از چنگ صدام رها خواهند شد ، برسانید وبه او بگویید راه شهدا را ادامه دهد .
برادران و خواهران عزیز سلام علیکم
امیدوارم که برادران و خواهران عزیز مرا ببخشید و مرا حلال کنید و عزیزان من اگر فیض شهادت نصیبم گشت آنانکه پیرو خط این رهبر عزیز نیستند و به ولایت فقیه او اعتقاد ندارند در تشیع جنازه ام شرکت نکرده و بر سر قبرم حاضر نشوند و به آنها اعلام کنید تا به کی می خواهند در خواب غفلت باشند توجه کنندو به سوی خدا باز گردند زیرا خداوند بسیار بخشنده و مهربان است.
عزیزان من چهل روز برایم روزه بگیرید و از کلیه فامیلها و دوستان و آشنایان و همسایگان حلالیت بطلبید و امیدوارم که در شهادت من ناراحت نباشید و زیاد گریه نکنید چون آنوقت گریه داشت که در رختخواب مرده باشم و به یاری اسلام و امام نرفته باشم ، مبادا در پیش چشم دشمنان اسلام ناراحتی و بی تابی به خود راه دهید زیرا آنها از این عمل خوشحال می شوند شما راضی باشید به رضای خدا و اگر چنین باشد تیری بر قلب دشمنان اسلام زده اید ، عزیزان من در مجالس اسلامی و در بسیج شرکت نمایید و در صحنه حضور فعال داشته باشید و این سختیها را که خیلی زودگذر است تحمل کنید و ما باید خودمان را برای هرگونه سختی آماده سازیم چون ما در این مدت عمری که کردیم برای اسلام کاری نکرده ایم مگر این که با ریختن خون نا قابلمان در راه اسلام دین خود را به اسلام اداء کرده باشیم. تا پای جان ایستاده ایم و با خدای خود پیمان می بندیم که به عهد خود وفادار بمانیم و راه شهیدان را تا آخرین نفس ادامه دهیم .در برپایی مراسم سعی کنید که زیاده روی نشود وبرگزاری مراسم اینجانب هیچ فرقی با دیگر مراسم های برادران عزیز و بزرگوار بسیجی و سپاهی نباشد. سعی شود یکی از مراسم های مرا در صورت امکان “اربعین” را در مسجد صاحب الزمان منعقد گردد ودر مورد بر پایی مراسم ،برادران بسیج نیز انشاء الله هماهنگی لازم را انجام خواهند داد.ودر خاتمه از کلیه کسانی که مرا می شناسند و با آنها کم وبیش آشنایی و برخورد داشتم امیدوارم که مرا حلال کنند ومرا ببخشند مخصوصا”چند تن از برادران عزیز و بزرگوار بسیجی و دیگر دوستا نم که بیشتر در رابطه باخدمتگذاری به اسلام وانقلاب رابطه داشتم ودر رابطه با بدهکاریهایم که دقیقا”در ذهنم نیست که چقدر است .حدودا”شاید یکصد وهفتاد یا هشتاد هزار تومان باشد که همه آنها را در یک لیست نوشته ودر منزل میباشدکه باید آنها پرداخت شود مبلغ۲″دو” هزارتومان نیز به حساب سپاه واریز کنید ویا به مسئول سپاه هر منطقه دادید بدهید که هر کجا که صلاح دیدند خرج کنند.
واما همسر گرمی سلام علیکم
امیدورم که از با خبر شدن شهادت من ناراحت نباشید گر چه سخت است و بسیار مشکل ومیدانم که چقدر سخت است اما تمام مشکلات و سختی ها را برای رضای خدا تحمل کن وخواست خدا هر چه که باشد همان است “وما یشاعون الا ما یشاالله” هیچ مشیتی جز مشیت الهی نیست . خداوند انشاء الله به شما اجر وصبر عنایت بفرماید وهمچنین سلام مرا به زینب کوچولو برسان واز او مواظبت کن واو رابا تربیتی درست و صحیح وسالم بزگ نماواما فرزند دیگری که خداوند عطا نموده چنانچه پسر بود نام او را سجاد وچنانچه دختر بود نام اورا “مرضیه”بگذارید البته گویا اسم دختر برادر قربانعلی.مرضیه است درست یادم نیست چنانچه نام اومرضیه شد شما راضیه بگذارید.البته مطالب دیگری نیز هست که جدا گانه ارسال می شود و سلام مرا به پدرو مادر و برادرانت برسان و در مورد کتابخانه ای که در منزل دارم چنانچه نیاز نداشتی کلیه آنها را به کتابخانه بسیج محل هدیه نمائید و چند سفارش دیگر : محل دفنم در قطعه شهدا مرد آباد(بی بی سکینه ) باشد و نماز بنده در مرد آباد توسط حجت السلام و المسلمین حاج آقا سعادتی امام جمعه محترم مرد آباد خوانده شود. در خاتمه از کلیه کسانی که ما را می شناسند مجددا می خواهم که انشاالله مرا حلال کرده و ببخشند ، مخصوصا برادران عزیز بسیجی حوزه ۹ مرد آباد که مدتی را در خدمتشان و در خدمت اسلام بودیم به شما سفارش دارم که جبهه ها را خالی نگذارید و جنگ را فراموش نکنید و راه شهدا را ادامه دهید و یاد آنها را زنده نگه دارید.در خاتمه از مادر مهربان و برادران و خواهران و کلیه فامیلها و دوستان و آشنایان خداحافظی می کنم . خدا نگه دار شما ، دعا به جان حضرت امام را فراموش نکنید و همچنین دعا برای پیروزی نهائی رزمندگان عزیز که در جبهه ها می جنگند را فراموش نکنید.
(شهیدان زنده اند الله اکبر) (بخون آغشته اند الله اکبر)
والسلام علیکم و رحمه الله و برکاته
خدایا خدایا تا انقلاب مهدی خمینی را نگهدار
وصیت نامه بنده حقیر و ناتوان علی گروسی جبهه جنوب تاریخ ۱۶/۱۱/۶۴